از همه نظرات ممنون...سعی میکنم قالبش رو عوض کنم..فعلا این شعرو داشته باشید تا بعد
«شبی را با من ای ماه سحر خیزان ،سحر کردی
سحر ،چون آفتاب از آشیان من سفر کردی»
ندیدم در افق دیگر نشان جز سایه ای دیگر
کبوتر بودی و از پشت بام من گذر کردی
نمی دانم چه چیزی قسمت من بود از کوچت
سرت را بر گرفتی از من و در زیر پر کردی
مرا باکی نبود از عشق ،من دلداده ای پاکم
وجودم را اگر از عشق زیر و زبر کردی
مگر بازت ببینم مثل ماهی در شب تاریک
دلم را در فراقت مثل داغی شعله ور کردی
پانی
وبلاگ جالبی دارید ، موفق باشید .