به جان مادرم حرف دله
ارزو دارم ببینم پر گناهی
مرده ای و در دوزخی و رو سیاهی
جای اینکه عاشق زار تو باشم
ارزو دارم عزا دار تو باشم
بهتر از هر عاشقی نازت کشیدم
در عوض نامردمیها از تو دیدم
هر کجایی راه خوشبختی نیابی
راحت و بی دغدغه هرگز نخوابی
هر کجایی اب خوش هرگز ننوشی
یا لباس عافیت هرگز نپوشی
لی چپاولگر ای وحشیتر از ببر
وحشیانه هم بمیری با شدت کسر
عاشقم کردی و رفتی از کنارم
رنگ پاییزی کشیدی بر بهارم
رفتی و این بدان ای نابرده از مهر
در عزایت اینه بندان میکنم شهر
جای اینکه عاشق زار تو باشم
ارزو دارم عزا دار تو باشم
( یا حق )
خیلی احساسی بود
آدم اشکش در میاد جدی میگم